چرا كودكم بيادب است؟
زماني كه كودك شما آرام و خوش خلق و سرحال است و هرچه شما ميگوييد گوش ميدهد، باز هم رفتار با او نياز به ترفندهاي خاصي دارد.
خيلي مراقب باشيد و هرگز كودكتان را در موقعيتي كه ممكن است در آن آسيب فيزيكي يا رواني ببيند، تنها رها نكنيد. گاهي اوقات او واقعا مورد آزار قرار ميگيرد؛ ولي به هر دليلي، از جمله ترس از شما يا فرد مهاجم، شكايتي نميكند. معمولا در اين مواقع كودك پس از آن روز مضطرب است، شبها خوابش نميبرد، كابوس ميبيند، خودش را از ديد شما پنهان ميكند يا مدتهاي طولاني در دستشويي يا حمام ميماند و علامتهاي ديگري كه بايد با توجه به شناختي كه از او داريد به آنها شك كرده اقدام مناسبي انجام دهيد. اگر او مورد آزار قرار گرفته است، بايد جلوي ادامه و تكرار آسيب گرفته و فرد كودكآزار مجازات شود تا كودك هرچه زودتر اين آسيب جسمي يا رواني را پشت سر گذاشته، دچار افسردگي و اضطراب مزمن نشود و زودتر به حالت عادي باز گردد. وقتي ديديد كه او چنين حالاتي دارد ولي همچنان از آن موقعيت ناراحتكننده حرفي نميزند و شكايتي ندارد، اين «ادب» را به حساب تربيت خوب خودتان و مودب بودن كودك نگذاريد. اين علامتها، زنگ خطري هستند كه خبر از خطراتي ميدهند كه امروزه كودكان را در خانه، مدرسه و جامعه تهديد ميكنند. پس حواستان را خوب جمع كنيد و احتمال وقوع چنين حادثههاي تلخي را براي او در نظر داشته باشيد. اين بخصوص درباره دختربچهها بيشتر اهميت دارد.
بيادبي را درست تعريف كنيد
گستاخي را با تمايل طبيعي كودك به اظهار نظر و بيان عقيده و نظرش اشتباه نگيريد. اگر شما سر سفره بشقابي پر از سبزي پخته جلويش گذاشتيد و او با حرص و تنفر گفت: «من از سبزي پخته حالم به هم ميخورد» او را بيادب ندانيد و قدري صبور باشيد. توجه كنيد كه گاهي شما به قدري بر ادب و نزاكت جلوي بزرگترها تاكيد ميكنيد كه فرزندتان اصلا نميتواند تشخيص دهد چه وقت بايد حرف بزند، كي ساكت باشد، چه چيز را بگويد و چه چيز را نگويد و شايد به اين نتيجه برسد كه اصلا بهتر است چيزي نگويد و هميشه جلوي بزرگترها مانند يك فرشته معصوم از جايش تكان نخورد و حرفي نزند.
كودك زيادي مودب يا كودك بياعتماد به نفس و ضعيف؟
به اين ترتيب او كودكي خواهد شد كه هيچ وقت جرات اظهار نظر ندارد، احساساتش را پنهان ميكند و قدرت مخالفت با همسن و سالان يا بزرگتري كه او را دعوت به كار خطرناكي كرده يا تهديدش ميكند نخواهد داشت. شما بايد تفاوت گستاخي با اعتماد به نفس و اظهار نظر كردن، فرق سركشي با مخالفت بجا و بموقع و تفاوت مودب بودن با اطاعت بيچون و چرا از حرف هر كسي را درست براي فرزندتان توضيح دهيد. كودكاني كه معني اين مفاهيم را نميدانند و بيش از اندازه به آنها سفارش شده كه مودب باشند، بيشتر در معرض خطر آسيبها هستند. آنها نميتوانند نه بگويند و جرات هم ندارند براي پدر و مادر يا بزرگتر ديگري ماجرا را تعريف كنند.
رسانهها هم مقصرند ...
بعضي برنامههاي راديو و تلويزيون و فيلمهاي سينمايي متاسفانه كودكاني را نشان ميدهند كه در فيلم با اطرافيانشان بيادبانه حرف ميزنند، فحش ميدهند و در برابر پدر و مادر گستاخي ميكنند. كنترل رسانهها بسيار سخت است، چون از هر جايي نفوذ ميكنند؛ ولي پيش از آنكه دير شود و كودك به حرفهاي تلويزيون و راديو بيش از حرف شما توجه كند، معناي كلمات و گفتارها را تا جاي ممكن برايش شرح دهيد و مثلا بگوييد اصطلاحي كه در فلان فيلم ديده مودبانه نيست و افراد محترم و نجيب اين اصطلاح را هرگز به زبان نميآورند. به طور كلي كودك را خيلي با تلويزيون يا راديو تنها نگذاريد. سعي كنيد سرش را با فعاليتهاي ديگر گرم كرده و كاري كنيد كه حوصلهاش در خانه سر نرود. البته تلويزيون اين روزها در همه خانهها هست و اجتناب كامل از آن ممكن و منطقي نيست؛ ولي ميتوانيد اين وسيله سرگرمي را در اولويت آخر قرار دهيد.
راهكارهاي عملي ديگري براي برخورد با يك كودك بيادب:
سريع و قاطع عمل كنيد
وقتي او فحش ميدهد يا با گستاخي در روي شما ميايستد، واضح، جدي، بدون خشم و با قاطعيت به او بگوييد: «در خانواده ما همه باادب هستند، ما دوست نداريم كسي در اين خانه اين جوري حرف بزند.» در اين كار هم افراط نكنيد و مهمتر از همه يادتان باشد كه «رفتار» و «گفتار» بيادبانه را محكوم كنيد، نه شخصيت كودك را. او را با كلماتي مانند بيادب، بيتربيت، پررو و گستاخ بمباران نكنيد. اين كار فقط شخصيت او را خرد خواهد كرد و چه بسا رفتار بد او را تشديد كند. گاهي هم ميتوانيد قضيه را با شوخي حل كنيد؛ مثلا وقتي او به شما ميگويد: «به تو چه!» خود را به نشنيدن بزنيد و با شوخي بگوييد: «منظورت كه اين نبود...هان؟» گاهي او متوجه ميشود و ميگويد البته كه شوخي كرده و منظوري نداشته است!
از احساس خودتان با او حرف بزنيد
برخي از كودكان وقتي عصباني، بيحوصله، دلخور يا نااميد هستند، با داد زدن و فحش دادن خود را تخليه ميكنند. به او ياد دهيد كه چطور درباره احساسات منفياش حرف بزند و چطور آنها را تخليه كند. همچنين او را مطمئن كنيد كه اگر مشكلي داشته باشد، و بخواهد خودش را تخليه كند، شما هميشه گوش شنوايي براي او هستيد. اگر با منطق و مهرباني و ملايمت به او بگوييد كه وقتي سرتان داد كشيد چقدر ناراحت شديد و رنجيديد، رفتار ناهنجارش تعديل خواهد شد. كودكان روح حساسي دارند و معمولاً از ناراحت كردن ديگران غمگين ميشوند. حتي يك كودك سهساله هم اين را درك ميكند.
امتيازات را لغو كنيد
يك واكنش منطقي شما در مقابل بيادبي كودكتان اين است كه امتيازي را از او بگيريد. مثلا اگر وسط بازي با دوستش با كوچكترين اشتباه او فرياد ميكشد: «تو خيلي بيشعور و كلهپوكي» او را از ادامه بازي محروم كنيد و به خانه ببريد. كارهاي ديگري هم ميتوانيد بكنيد؛ مثلا به او اجازه ندهيد كارتون محبوبش را ببيند يا كيك شكلاتي خوشمزهاي را كه خريدهايد بخورد. البته در ابتدا به او حق انتخاب دهيد: «ميتواني عذرخواهي كني و كاري كه گفتم انجام بدهي يا امروز عصر به جاي رفتن به جشن تولد دوستت در خانه خواهي ماند...»
از يك نكته غافل نشويد...
يادتان باشد كه پذيرش عذرخواهي بايد همراه با اصلاح رفتار باشد؛ يعني اگر قرار باشد او فقط عذرخواهي كند و امتياز قبلي را صاحب شود، هيچ فايدهاي نخواهد داشت. مثلا او ياد ميگيرد كه اگر دفعه بعد كاري از او خواستيد و او گستاخانه جواب داد، كافي است يك عذرخواهي كند تا همه چيز درست شود. درست اين است كه او هم معذرت بخواهد و هم كاري را كه بايد انجام ميداده انجام دهد.
واضح و روشن صحبت كنيد
اگر ميخواهيد به او درباره رفتار زشتش هشدار بدهيد، مبهم و سربسته حرف نزنيد. مثلا جملاتي مانند: «اگر يك بار ديگر اين كلمه را تكرار كني پشيمان ميشوي» يا «مودب باش، وگرنه ميدانم با تو چه كار كنم» ... اصلا تاثيرگذار نيستند و برعكس چون توخالي هستند و اكثر اوقات اجرا نميشوند، كودك بيادب شما جسورتر خواهد شد.
جر و بحث بيفايده است
اگر در مقابل حرف بيادبانه كودكتان و داد و فريادها و فحش دادنهايش شما هم داد بزنيد، متهم كنيد، فحش بدهيد و او را به باد سرزنش بگيريد، فقط اوضاع را بدتر خواهيد كرد. جلوي خودتان را بگيريد و مدتي ساكت بمانيد و بگذاريد او از داد و فرياد كردن و فحش دادن و بيتفاوتي شما خسته شود و آرام گيرد. اندكي بعد خودش ميآيد و عذرخواهي ميكند و شايد اگر قدري بزرگتر و در سنين نوجواني باشد، علت آشفتگي و رفتار نامناسبش را برايتان بگويد. گاهي اوقات در وسط چنين معركهاي ميتوانيد با دو جمله ساده خودتان را از ادامه بگو مگو خلاص كنيد: « انگار تو از جر و بحث و داد زدن خوشت ميآيد، ولي من اين بازي را دوست ندارم و ادامه هم نميدهم.»
در آخر اينكه...
بيادبي اعضاي خانواده، چه كودك و چه فرزندان بزرگتر يا حتي والدين، يكي از مشكلاتي است كه بسياري از خانوادهها با آن درگيرند. كليد اصلي رفع مشكل كودكان بيادب اين است كه فرزندتان را بشناسيد، سعي كنيد خودتان را به او نزديك كنيد و ياد بگيريد كه چگونه با احساساتش برخورد كنيد. او بايد به شما اعتماد كند و پيش از اينكه تلخيها و تاثيرات منفي اتفاقات ناخوشايند جامعه، مدرسه، كودكستان يا حتي تنش بين او و برادر و خواهرها در وجودش عقده شود و براي تلافي فحش بدهد و گستاخي كند، بتواند ساعاتي با پدر و مادرش درددل كند و از احساسات منفي خود راحت صحبت كرده، براي مشكلاتي كه روي ذهنش سنگيني ميكنند، راهحلي بخواهد. بدانيد پايهگذار اصلي اين رابطه زيبا و موثر كسي نيست جز شما كه پدر و مادر او هستيد و بايد با همراهي و همدلي با او اين ارتباط را حفظ كنيد.